Tuesday, July 2, 2013

درها اگر بسته شود زین خانقاه شش دری * آن ماه رو از لامکان سر درکند در روزنم


شاید ما خیلی آدم‌های جدی‌ای هستیم حالا به هر دلیلی؛ شاید هم ربطش به تفاوت‌های فرهنگی باشد؛ هرچه که هست وقتی من می‌بینم مثلا خبر مرگ زنی را به شوهرش می‌دهند و شوهرش عکس خرگوششان را که لابد خلی دوستش داشته‌اند می‌گذارد روی جنازه‌ی زنش متاثر می‌شوم و وقتی می‌بینم یک جوان تخص و پرحرف توی قطار روی اعصاب زن و شوهری راه می رود که تازه بچه شان را از دست داده‌اند عصبی می‌شوم و وقتی حدس می‌زنم این پسر تخص و پرحرف همانی است که مادرش را کشته و خبرش توی بیمارستان پیچیده کمی هم حالم بد می شود.  همین پسر وقتی تیرخورده و خون‌آلود در حال مرگ ناراحت است ازین که حتا یکی از تیرهایش به هدف ننشسته و هیچ پلیسی را نکشته بیشتر یک جور آنارشی لجام گسیخته را حس میکنم تا اینکه بخندم نمی‌دانم این سایت آی‌ام‌دی‌بی چجور ژانر این فیلم را نوشته کمدی.
حالا کمدی یا هرچی فیلم کوتاه خوبی است از کارگردانی که با فیلم دیگری که بعدها ساخت معروف شد. مارتین مک دونا را می گویم که بعدها در بروز را ساخت و معروف شد. هرچند همین فیلم کوتاه ششلول هم که دارم ازش حرف می زنم اسکار بهترین فیلم کوتاه  را گرفته



Six Shooter
محصول 2004 بریتانیا و ایرلند
27 قیقه
نویسنده و کارگردان : مارتین مک دونا

1 comment:

ماژور said...

کمدیه دیگه .
این که یک نفر بتواوند تمام قوانین جاری زندگی را به همین سادگی نبیند و در دنیای خودش زندگی کند ، کمدی وحشتناکی ست .