سکانسی
هم هست در اواخر دختری با خالکوبی اژدها
که لیزبت بعد از آن همه داستان و بگیر و
ببند و بدو بدو و دنگ و فنگ و خلاصه بعد از
کش و قوسهای داستان یک دست کتشلوار
خریده برای میکاییل که هدیه کند به او،
بعد میبیند میکاییل با زن خودش است دارد
زندگیاش را میکند کتشلوار را
میاندازد دور توی آشغال ها و سوار موتورش
میشود میرود.
بدجور
حس لیزبت را میفهمم در آن لحظه
نامزد
اسکار بهترین بازیگر نقش اول زن
نامزد
اسکار بهترین صداگداری
نامزد
اسکار بهترین صدابرداری
نامزد
اسکار بهترین فیلمبرداری
برنده
اسکار بهترین تدوین
دختری
با خالکوبی اژدها
محصول
2011
آمریکا،
سوئد، بریتانیا، آلمان
کارگردان:
دیوید
فینچر
نویسنده:
استیون
زایلیان بر اساس رمانی از استیگ لارسن
1 comment:
مهرزاد ديدم ولي اصلا خوشم نيومد...بازي ليزبت خوب بود ولي بگير و ببند بي خود هم زياد داشت...پيراني
Post a Comment