همهی ما حتما یک روزی میمیریم و فقط یک عدهمان این بدشانسی – شاید هم شانس - را خواهیم داشت که از یک زمانی به بعد احساس کنیم که داریم میمیریم؛ خبر را هم لزوما یک پزشک به خاطر بیماری لاعلاجی که گرفتهایم نخواهد داد خودمان خواهیم فهمید روبروی آینه یا توی دستشویی یا توی اتوبوس یا هر جای دیگری؛ شاید مهمترین اتفاق بعدی این خواهد بود که زمان به شکل بیمارگونهای دفرمه خواهد شد. تاریخها در بهترین حالت ممکن تند و کند خواهند شد و حتا ممکن است توالیشان را از دست بدهند. پروژههای نافرجام پررنگتر خواهند شد و رویاها و حرفها و حرکتهایی که زیر بزدلیها مخفی شده بوند کمکم مثل کرمهای توی باغچه بیرون خواهند زد. برای تقدیر و متافیزیک قطعا اهمیتی نخواهد داشت و از دید ناظر درون دستگاه مختصات تقدیری همه چیز مرتب و منظم است و سیر تکاملی خود را میپیماید بنابراین مثلا نیازی هم نخواهد بود که برای آدمهایی ازین دست که دچار دفرمیتی زمانی حاصل از مرگآگاهی شدهاند امتیازی قایل شد. پارامترهای موثر بر افرادی که در این وضعیت هستند – وضعیتی که ممکن است سالها به طول بینجامد – آنقدر زیاد هستند که عملا نتیجه را غیرقابل پیشبینی میکنند درست مثل پارامترهای موثر بر یک سکهی در حال سقوط که نتیجه را غیرقابل پیش بینی میکند. شیر شدن یا خط خوردن؛ ممکن است وضعیت پایانی از دید ناظر درون دستگاه تقدیری شکوفایی و از دید سوژه ی ماجرا ناکامی باشد و یا برعکس؛ حتا میتوان به حالتهای همسو هم اندیشید اینکه از دید هر دو یک اتفاق واحد افتاده باشد. به هرحال پیچیدگی شرایط فرض شده که فرضی قریبالوقوع و قطعی برای اکثریت قریب به اتفاق همهمان خواهد بود اقتضا می کند که هر متنی که بازنمود این شرایط باشد نیز پیچیدگی و دفرمیتی متناسب با آن را داشته باشد مثل کتاب تنهایی دم مرگ نوربرت الیاس؛ من اما اینجا میخواهم به نمونه موفق و هوشمندانهی عالم سینما اشاره کنم؛ فیلمی از چارلی کافمن، فیلمنامهنویس و کارگردان آمریکایی به نام سینکداکی نیویورک. سینکداکی یک اصطلاح تخصصی ادبیات است به معنای مجاز مرسل که یک جزء بیان شود و یک کل مراد باشد. شاید کافمن هم نیویورک را گفته و دنیا را منظور داشته و عجبا که حس و حال کار با وجود المانهای غریب زندگی آمریکایی برای امثال ما به گونهای است که هرکسی خود را کیدن کوتارد میپندارد و این البته هم به هنرمندی کافمن – کارگردان - برمیگردد هم هافمن – بازیگر نقش اصلی –
Synecdoche, New York
محصول 2008 آمریکا
نویسنده و کارگردان: چارلی کافمن
بازیگران: فیلیپ سیمور هافمن، کاترین کینر، میشل ویلیامز و ... .
124 دقیقه رنگی، دالبی
نامزد نخل طلای 2008 (سالی که آپیچاتپونگ ویراستاکول، آلفونسو کوارون، رشید بوشارب، مرجانه ساتراپی و ناتالی پورتمن به ریاست شان پن نخل را دادند به کلاس لوران کانته )

No comments:
Post a Comment