Friday, June 24, 2011

و بدان که این جهان خیال اندر خیال اندر خیال است - شیخ عبدالکریم جیلی


شاید این جهان جهنم سیاره‌ای دیگر باشد. آلدوس هاکسلی
ما هیچ‌وقت نمی‌توانیم مطمئن باشیم در یک لحظه مثلا همین الآن خوابیم یا بیدار. دون‌خوان به کاستاندا می‌گفت اگر بتوانی کف دستت را نگاه کنی یعنی خواب نیستی! من دلیلی نمی‌بینم آدم در خواب نتواند کف دستش را ببیند.
کدام فیلسوف بود که می‌گفت نمی دانم کسی هستم که دیشب خواب دیده‌ام پروانه‌ای بودم یا پروانه ای که دارد خواب می‌بیند یک فیلسوف است.
کاب به آریادنی میگوید اگر توتمت را لمس کنی یعنی که خواب نیستی (چرا؟)
کاب به آریادنی می‌گوید در خواب‌ها همیشه خودت را وسط ماجرا می‌بینی نمی‌دانی از کجا آمده‌ای، همین الآن فکر کن ما چجوری به اینجا اومدیم و آریادنی متوجه می‌شود دارد خواب می‌بیند.
فکری که به صورت کلاسیک همیشه وجود داشته است که ما از کجا آمده‌ایم و اغراق نیست اگر بگوییم عمده فلسفه قدیم حول همین محور بوده است و وقتی یادمان نیست قبلا کجا بوده‌ایم و از کجا آمده‌ایم مثل آریادنی حدس می زنیم ‍ پس داریم خواب می بینیم (لابد) و شاید هم مثل داستان‌های بورخس آدمهای خواب ِ کسی دیگریم و اینجوری بی‌هویتی ذاتی‌مان بیشتر توجیه می‌شود.
Inception را از زوایای مختلف می‌توان دوست داشت. از نگاه کلاسیک به مقوله روانشناسی کاب را می‌بینیم که به خاطر احساس گناهش در مرگ همسرش دچار توهمات عجیبی می شود. نشانه‌های نگاه روانکاوی فرویدی را هم می‌بینیم. در اولین برخورد کاب و مال،‌ کاب با طنابی خودش را آویزان می‌کند و بعد با ترفندی – دررفتن صندلی – مجبور میشود بالا بیاید. - فروید می‌گوید هر بالا رفتنی در رویا از قبیل بالا رفتن از پلکان نشانه تمایل جنسی است - و این تمایل کاب است به مال . تمایلی که اینبار به دلیل فقدان ابدی مال برای همیشه سرکوب شده است.
از منظر جامعه شناسی و فلسفه سیاسی می‌توان دید که مدل قرار دادن یک ایده در زهن آدمها چگونه مابه‌ازای هیپنوتیزمی است که رسانه ها با خواب کردن آدمها و کاشتن ایده های مورد نظر اربابان قدرت در ذهن عموم جامعه انجام می دهند.
این هنر کریستوفر نولان است که فیلمی با لایه‌های مختلف ساخته که در هر لایه تن به تفسیری منحصر به فرد و جامع می‌دهد درست مثل لایه های مختلف خواب داخل فیلم.
Inception
محصول 2010 آمریکا و انگلستان
148 دقیقه رنگی
نویسنده و کارگردان: کریستوفر نولان



4 comments:

Tata said...

خوشحالم که دوباره می نویسی مهرزاد میرزایی.
یه کتاب می تونی بهم معرفی کنی؟ که توش، راجع به اندیشه های فروید، خوب توضیح داده باشه؟ و مجاز باشه و گیر هم بیاد؟
:)

رامین خواجه پور said...

سلام نیستی رفیق

فرزان said...

درود
بنظر زیبا و پیچیده می آد ازین مباحث خوشم می آد اما چون سرم شلوغه فعلن فقط میگم.سلام

هما said...

اغاز
عالي بود عالي
عاشق اخرين صحنه ي اين فيلمم اونجايي ك توتم كاب رو ميز همچنان ميچرخه و....
اين يعني يه خواب ديگه!