برشهای کوتاه (short cuts) با تصویر سمپاشی شهر (لسآنجلس) توسط هلیکوپترها برای مبارزه با مگسهای مدیترانهای آغاز میشود و با زلزلهای پایان مییابد که شهر را تکان میدهد اما آدمها بعید است تکان خورده باشند. دکتر رالف (دندانپزشک) کماکان از این که سه سال پیش میشل زنش مارین را بوسیده و مارین در حالت عصبی گفته بود که با هم سکس هم داشتهاند معذب است. به همین خاطر شاید خوشحال نیست که زنش امشب استوارت و زنش کلر را برای شام دعوت کرده و باز هم معذب است از اینکه زنش شاید چشمش دنبال استوارت باشد و مدام نقاشیهای اروتیکش را نشان میدهد. کلر هم وقتی میفهمد که استوارت وقتی با دوستانش رفتهاند ماهیگیری به جنازه زنی برخوردهاند که داخل آب غرق شده و به ماهیگیریشان ادامه دادهاند تا روز بعد ناراحت است. استوارت صبح روزی که با دوستانش میروند ماهیگیری توی کافه سربهسر دورین(پیشخدمت کافه) میگذارند و مدام از او کره میخواهند تا دورین برای برداشتن کره خم شود و آنها زیر دامن دورین را ببینند و ارل (راننده) هم شاهد این صحنه است و میگوید از اینکه مردم کون زنم را دید بزنند معذبم و دورین در مسیر برگشت به خانه با پسربجهای (کیسی) تصادف میکند که فردا تولدش است و وقتی میخواهد پسربچه را به بیمارستان یا خانه برساند پسربچه مانع میشود و می گوید چیزیم نیست حالم خوب است و تازه مادرم گفته سوار ماشین غریبهها نشوم و حرف هم حتا باهاشان نزنم و خودش قدمزنان برمیگردد خانه و نمی داند – هیچکس هنوز نمیداند- که لختهای خون داخل سرش درست شده که به مرگ او خواهد انجامید. پدربزرگ کیسی سالهاست که پسرش (هاوارد، پدر کیسی، مجری تلویزیون) را ندیده و از وقتی از زنش جدا شده – چون یک بار با خواهرزنش خوابیده و زنش صحنه را دیده – جای دیگری زندگی میکند و حالا که آمده بیش از آن که نگران نوهاش باشد درباره خودش حرف میزند و بعد از مرگ کیسی دوباره از آنجا میرود و پدر مادر کیسی هیچوقت کیک تولد پسرشان را نمیبینند. بیل گریموری است که با هانی زندگی می کند و همسایههاشان یک ماه خانهشان را به آنها سپردهاند که مخصوصا ماهیهایشان بیغذا نمانند. بیل هوس باز است و دوست همیشگیاش جری هم همینطور (جری شغلش تمیزکردن استخر است). زن جری (لوییس) شغلش این است که سکس تلفنی داشته باشد و با حرفهای تحریککنندهاش مشتریانش را ارضا کند. شوهرش طبعا هم از این موضوع معذب است. شری (خواهر مارین) با شوهرش مشکل دارد. شوهرش جین (که پلیس است) مدام به او خیانت میکند و این چیزی نیست که از شری مخفی مانده باشد. جین با بتی ارتباط دارد و بتی هم مدام به شوهرش استورمی (خلبان همان هلیکوپترهایی که شهر را سمپاشی میکنند) خیانت میکند. همه این آدمها در یک چیز دیگر با هم مشترکاند. شبها معمولا به کافهای میروند که تس خواننده جاز، آنجا آواز می خواند. آهنگی غمگین که در آن همه زندانی زندگیاند و این غم آنقدر پیش رونده است که زویی دختر تس را به خودکشی میکشاند.
چنین وضعیتی عمیقا نیاز به سمپاشی دارد. وضعیتی که در آن آدمها به هم خیانت میکنند، خانوادههای از هم گسیختهای دارند و هرگز نمیبینیم که مثلا به کلیسا بروند یا مراسم آیینی خاصی – هر چیزی – داشته باشند. آدمهایی که همه هویتشان شغلشان است همین.
برشهای کوتاه فیلمی با ۱۹ بازیگر اصلی تصویر کننده وضعیت مزخرفی است که نه فقط آمریکاییهای لسانجلس بلکه همگی به آن دچار شدهایم.
Short cuts
محصول ۱۹۹۳ آمریکا
۱۸۷ دقیقه رنگی
کارگردان: رابرت آلتمن
نویسنده: رابرت آلتمن بر اساس داستانهایی از ریموند کارور
بازیگران: متیو موداین و جولیان مور (دکتر رالف و ماریان)، فرد وارد و آن آرچر (استیوارت و کلر)، لیلی تاملین و تام ویتس (دورین و ارل)، بروس دیویسن و اندی مک داول و جک لمون (هاوارد فینیگان و آن فینیگان و پل فینیگان)، لیلی تیلر و رابرت داونی جونیور (هانی و بیل)، جنیفر جیسنلی و کریس پن (لوییس و جری)، تیم رابینز و مادلین استو (جین و شری)، فرانسیس مکدورمند و پیتر گالاگر (بتی و استورمی)، لوری سینگر و آنی راس (زویی و تس)
3 comments:
درود
یاد فیلم هَپی نِس افتادم. از رابرت آلتمن یه فیلم دهه 50 وگاسفورد پارک رو دیدم ولی اینم دیدنیه ..
شاید نیاز به زلزله دراد یا حتی سونامی
man movafegh nistam hame dochare aan shodim. tak take adam ha baraye khodeshan entekhab mikonand.
dovvom inke Cache ra didam. avvalin film ba bazigarie Binoche bood ke aslan khosham nayamad. kheyli zaiif o bi hosele bood. aslan engar yek motif az masalan Baadbaadak baze Khaledhosini bardashte bashad o maastmaalish karde bashad.
3vom inke in shortcut ham yek chizi too maye haye seri haye Farsi1 be nazar miad, engar mellat hich chize hayajan angize digari nadarand gheyre in badan haye pooside ke darbare' ash film besazand!
4om ghabltar ha film o ketabhaye asiltari ra naghd mikardi o ba ma taghsim mikardi... videocluppetoon avaz shode?
Post a Comment