گرازکش را تکیه داد به دیوار و با سر اشاره کرد که کارش را شروع کند. کارش که تمام شد برای زن تعریف میکرد که گرازکُش را از دستفروشی با سبیلهای پهناور خریده؛ چانه زده و از 400 دلار آورده بوده قیمت را سر 250 دلار؛ با صدایی که از مسیر سبیلها رد میشده گفته "اگر ریال میدادی کمتر ضرر می کردم” و این را با همان لهجه غلیظ و قاتی عربی-کردی گفته. دروغ میگفته، آدم از مال دزدی که ضرر نمیکند. “مال دزدی” را که میگفت خندیده بود، نه آنجور بلند.
پ.ن: ایدهی این متن نوشتن ِ داستانی بود که حتما از دو کلمهی خاص استفاده شده باشد در آن؛ کلمههای من یکی انجیر بود یکی کاندوم. توی متن اولیه گرازکش تکیه داده میشد به درختی که جلوتر می فهمیدیم درخت انجیر است و مرد از زن می پرسد با خودش کاندوم اورده یا نه؛ توی متن های بعدی یک بار دستهی گراز کش از چوب درخت انجیر بود و زن از کاندوم های دهنی استفاده می کند و آنقدر مثل زخمی که بخارانیش بخارانیش بخارانیش این متن عوض شد که شد این بی انجیر و بی کاندوم
5 comments:
یاد اون داستان دوران بچگی افتادم از مثنوی افتادم که یارو می ره رو بدنش خالکوبی کنه اولش از شیر شروع می شه و بعد هی دردش میاد و می گه حالا یالش رو نکش ، بعد می گه دمش رو نکش و آخرش هم همون بیت معروف
شیر بی یال و دم و اشکم که دید
حالا از داستان تو فقط اینش باقی مونده
deleman tang shode bud!
saridim saridani:)))!
داستان ِ کوتاه ِ کوتاه ِ کوتاه ِ بدون کاندوم و درخت ِ انجیر
دلتنگی هم که حسودی نداره برادر ِ من آخه
:(
بالاخره با هزار بدبختی خوندم.
بعد هم کامنتینگ باز نشد.
به هر حال حالا شد دیگه.
این مینیمال واقعن فی البداهه بود. گول زدن خواننده!
ولی بد هم نبود
اینجاش خوب بود:"
آنقدر مثل زخمی که بخارانیش بخارانیش بخارانیش این متن عوض شد "
خلاصه مرسی و از جهارمحال خوندمش !
خوش باشی
باز نمی خوام اینجا با خواهر و مادر دستگاه حاکمه شاخ درخت انجیر کاندوم نزده تعارف کنم.... فیلتر شده ام و اینجا را دارم مطالعه می نمایم. کاندوم دهنی هم خودش ایده قشنگیه این اول صبحی!
Post a Comment