در فیلم "روزهای آخر" بلیک مدام با خودش تکرار میکند که "چیزیو توی مسیر گم کردم" حسی که گاه و بیگاه به خیلی از ما دست میدهد؛ حسی که همه چیز را بیمعنی و بیارزش جلوه میدهد. حسی که باعث میشود کرخت شوی، بیانگیزه و بیانرژی شوی و آخرش هم اووردوز کنی. نوشتن دربارهی این حس کار آسانی نیست باید فقط یکی مثل گاسونسنت با جسارتی مثالزدنی تصویرش کند. اینکه میگویم جسارتی مثالزدنی منظورم جسارتی است که من نمونهاش را تا حالا تنها در آنگلوپولوس و تارکوفسکی دیدهام. جسارت ِ نماهای بلند و کاتهای کم، جسارت کلوزآپهای طولانی، جسارت تدوین گیجکننده و تودرتو؛ تازه اینها که دارم میگویم فقط از کارگردانی فیلم است، انتخاب المانهای متنی در فیلم بدون هیچ اغراق یا شکی به بهترین شکل ممکن صورت گرفته است. مامور تبلیغ کتاب آگهی (Yellow Pages) در کنار مبلغهای دینی، صحبتهای داخل ماشین درباره جادوگر چینی درکنار حرفهای دوست بلیک توی کافه در باره اجرای آداب جادوگری توسط دوست دختر فرانسوی ِ دوست مشترکشان، همه و همه فضایی را میسازد که در آن سرنوشت محتوم کسی مثل بلیک همان است که در فیلم میبینیم. بماند که همجنسبازی نمایش داده شده در فیلم به نظر بیش از آنکه ارجاعی اجتماعی فرهنگی به نظر بیاید به خود گاسونسنت مرتبط است و گیتار زدنها و اهل موسیقی بودن بلیک همانطور که در پایانبندی فیلم هم میآید بیش از آنکه به زندگی و مرگ کرت کوباین – خواننده، گیتاریست و رهبر گروه نیروانا – مرتبط باشد به وضعیت زندگی امروز شبیه است. روزهای آخر بیش از آنکه یک فیلم درباره یک شخصیت باشد اثری است در باره یک وضعیت؛ وضعیتی که به آن دچار شدهایم. وضعیتی که در آن گرفتار شدهایم. وضعیتی که در آن احساس موفقیت نمیکنیم. حرف بلیک را به خاطر بیاورید "موفقیت یه چیز ذهنیه، یه ایدهس” که ما نداریم. چون توی مسیر یه چیزیو از دست دادیم. چیزی که نمیدانیم دقیقا چی بوده؟ چیزی که نمیدانیم کجا دنبالش بگردیم؟ اصلا به چه کارمان میآمد؛ فقط یادمان است با آن چیز، دنیا جای بهتری بود؛ حالا بدون آن همه چیز بیمعنا و مزخرف است. هیچ کس و هیچ چیز ارزش وقت گذاشتن ندارد؛ اصلا بیارزشترین چیز همان وقت است.
من این فیلم را یک شاهکار میدانم.
روزهای آخر : Last Days
محصول 2005 آمریکا
97 دقیقه رنگی
نویسنده و کارگردان: گاس ون سنت
با بازی مایکل پیت در نقش بلیک
پینویس:
فیلم را زیرنویس کردم، لینک دانلود آن را در ادامه میگذارم. مشخصا این یکی هم مثل قبلیها نیاز به ویرایش دارد. باز هم تکرار میکنم که این زیرنویسها از نظر تکنیک و فن ترجمه اصلا و ابدا قابل دفاع نبوده صرفا جهت فهم فیلم و ارتباط موثر با آن است.
لینک زیرنویس فیلم روزهای آخر (Last Days):
زیرنویسهای دیگر به سعی خودم:
زن در ریگ روان:
هانگر:
طبل حلبی:
آندری روبلف:
5 comments:
من اين فيلم را ديدم
راستش خيلي بي حوصله ديدمش
خيلي وقت پيش
يادمه که پسر وقتي فکر کرد که دوست دخترش با کسي ديگه اي هم بوده چندشش شد
سلام...
چقدر دلم یم خواست فیلم می دیدم. اما این روزا حالم عین چی می مونه!!!
توضیحت عالی بود در مورد فیلم به طوری که ندیده فضای فیلم رو حس کردم و منظورت از جسارت رو هم کاملن فهمیدم.
دستت درد نکنه که میای و می نویسی و یاد من یک نفر میاری که زندگی هنوز در جریانه.
مرسی
بازم تکرار می کنم مهدیه هستم اگر چه می دونم الان اون بالا باز می نویسه"عنکبوت"
فیلتر شدن مثل ختنه شدن میمونه. مبارکه. سرات سلامت جوون
مهرزاد میرزایی؟ اسم واقعیته این؟
سلام :)
از این به بعد اینجا رو بخونم یعنی؟
هرچند روسپیگری رو از همه بیشتر دوست داشتم
...
این فیلم و "پارانویید پارک "باید دیدنی باشه از
"ون سنت " اما همونطور که میدونی توی اغلب فیلماش قسمتی از صحنه های همجنس بازی بنمایش در می آد که علتش نوع و سبک رفتار جنسی خودشه که همجنس گراست
برای پست جدیدت هم کامنت گذاشتم اما نمیدونم چرا آدرس وبلاگم رو تایید نمیکنه؟
هوای تو
Post a Comment