Monday, January 30, 2012

قاصد رود از پارس به کشتی به خراسان / گر چشم من اندر عقبش سیل براند (سعدی)


ناگزیریم از مثال زدن و مقایسه کردن برای نشان دادن ابعاد یک موضوع؛ مثلا چند سال پیش نوشتم اینجا مطلبی را که دوست ندارم لینکش را بگذارم بس که آزارنده است برای خودم؛ مطلبی چند خطی در مقایسه وضعیت تماشا کردن یک بازی فوتبال از دو تلویزیون مختلف در خانه‌ای یکسان توسط دو نفر که برادر بودیم با هم با وضعیت تجربه کنندگان فاجعه‌هایی از قبیل دارفور، هیروشیما،‌ آشوویتس و … . بس که ابعاد فاجعه را بزرگ تجربه کرده بودم؛ زنی هم اگر بودم فرانسوی که جنازه سربازی آلمانی را - دلدارم را - در نوجوانی بغل کرده بودم الآن برای تسکین شاید – شاید هم بر حسب اتفاق – جز در هیروشیما شاید نمی‌توانستم ابعاد آن فاجعه‌ را نشان دهم گیرم با بازی در فیلمی در ستایش صلح که پیوندی عمیق دارد با عشق؛ و تنها مفهومی در حد عشق یا صلح می‌تواند آنقدر جهانی باشد که بتواند تجربه فاجعه‌امیز را به شکلی جهانی به اشتراک بگذارد در بستر معماری ژاپنی.
و این را اگر بخواهی بنویسی یا فیلم کنی و نخواهی در ابتذال بازگویی عشقی کلاسیک بیفتی چه راهی بهتر از اجرایی مدرن؛ آنقدر مدرن که جای ضمایر را در دیالوگ‌ها عوض کنی و آن سرباز آلمانی را از سوم شخص بیاوری به دوم شخصی که روبرویت نشسته الآن و نه سرباز است و نه آلمانی؛ گفتم که معمار است و ژاپنی و آنقدر مدرن که فیلمی بسازی در ستایش عشق و صلح در بستری از اتفاق هیروشیما که در آن فیلم بازیگری دارد در فیلمی از تو بازی می کند که داری می‌سازی در ستایش صلح و عشق در بستری از اتفاق هیروشیما 

                          امانوئل ریوا و ایجی اوکادا در هیروشیما عشق من 
نامزد نخل طلای جشنواره کن 1959 در رقابت با چهارصد ضربه تروفو و نازارین بونوئل (این را هم گفته بودم قبلا)
Hiroshima Mon Amour
محصول 1959 فرانسه و ژاپن
90 دقیقه سیاه‌سفید
نویسنده : مارگریت دوراس
کارگردان: آلن رنه


 

4 comments:

Anonymous said...

دارمش..بايد يه بار ديگه ببينمش..پيراني

هما said...

صلح یه واژه ی غریبه

عاشق تیتر زدناتم!

shokolate talkh said...

ketabo khoondam vali filmo nadidam

فرزان said...

قطعا یکی از بهتریناست..وآلن رنه..اما 400ضربه برام یه چیزِ دیگه ست..
درود