اسمش را بگذارید تناقض؛ یا نگاه مردسالارانه یا آنتیفمنیسم یا هر چیز دیگر مهم نیست؛ این یک واقعیت است که ما مردها هرچقدر هم رویکرد شرافتمندانهای به زندگی داشته باشیم بازهم نقطه ضعفمان زنهاست. نمی توانیم خودمان را نگه داریم. ممکن است صبح مثلا داور یک دوئل شرافتمندانه بوده باشیم و عصر در کافهای در دفاع از نجابت و شرافت داد سخن داده باشیم اما درمقابل یک زن زیبا کمتر به آن حرفها پایبندیم؛ این ویژگی ماست و اصلا نباید به عنوان نقطه ضعف از آن یاد کرد؛ ممکن است بگویید (مخاطبین مونث البته) شش نفرتان یک زن را ارضا نمی کنید و هرکدامتان چشمتان دنبال شش زن است؛ انکار نمیکنم، بله، ما اینجوری هستیم. اما این دلیل نمیشود که آدمهای باشخصیت،موقر و جنتلمنی نباشیم. من خودم شخصا هرچند وقت یکبار با دیدن دختری که فقط یکی فقط یکی از آن ویژگیهای اغواگر را داشته باشد (این ویژگی ها مرد به مرد فرق میکند) اگر نگویم گرگی میشوم که بوی خون به مشامش خورده لااقل خودم را در آستانه سقوط در درهای می بینم که به شهادت شاهدان هنوز شکستگی استخوانهایم از سقوطهای پیشین تازه است.
به هرحال قبلا در مورد تریستانا با هم حرف زدهایم؛ فرصتی شد که دوباره ببینمش؛ لحن سرد بونوئل در روایت موضوعی که پتانسیل شدیدی برای تبدیل به یک ملودرام را دارد ستایش برانگیزست. ساختمانی که بونوئل از ریزه کاری شخصیتهایش بنا میکند اعجابانگیز است. چیزی که من را بیشتر مجذوپ خودش میکند شخصیت دونلوپ است. شخصیتی که به راحتی میتوان او را آماج تیرهای ریاکاری و خباثت کرد اما این سادهترین کار است. عمیقتر که به او نگاه کنیم جنتلمنی واقعی است که نفظه ضعفش را – نقظه ضعف همه مردها در تاریخ ها و جغرافیاهای متفاوت – انکار نمیکند.
تریستانا
محصول 1970 اسپانیا،ایتالیا و فرانسه
95 دقیقه رنگی
نویسنده و کارگردان: لویییس بونوئل
با بازی کاترین دونووو (تریستانا)، فرناندو ری (دون لوپ)،، فرانکو نرو (هوراسیو)، لولا گاوس (ساتورنو)
عکس: کاترین دونووو
عکس: کاترین دونووو
5 comments:
ey mard salar, ey anti feminist...
man kheili sale pish didam in filmo, vaghti hanooz esrar dashtam be intelletual boodan! vali az shookhi gozashte catherine deneuve jozve khoshgeltarin zanhaye donya bood.
To midooni chetori midoonam weblogamo kamel montaghel konam be blogspot?mitarsam ba in ghavanine jadide Internet ke har rooz sabt mikonan, hazfesh konan.
سلام .
نمی دونم این کامنت من رو چه جوری تفسیر می کنی اما با خوندن اون پست با خودم گفتم کاش اون سیاووش قدیمی را می شناختم تا این مهرزاد الان رو .
نمی دونم چرا همچین چیزی تو ذهنم گشت اما این بود که اومد . اگر یادت باشه دفعات اول که باهات چت می کردم وقتی فهمیدم هم سن هستیم بهت گفتم نوشته هات خیلی بزرگتر از خودت به نظر میان انگار آدم با یک آدم 50 ساله روبروست . اما این پست چرا همچین چیزی به ذهن من متبادر کرد رو نمی دونم .
قصه من با تن تو قصه اب و ماهيه..وگر نه كي يه خوابيدن اين همه ماجرا داره..پيراني.
درسته این یکی از مهمترین دلایل تغییرات تاریخه..
تریستانا رو دیدم ونگاهِ سرد وتحقیر آمیزِ بونوئل شاید بخاطر ناراحتی از همین محدودیت مردونه ست .وی پی ان هم دیگه جواب نمیده..
Post a Comment