یک نویسندهی تازهکار آمریکایی (گیل) همراه نامزد و خانواده نامزدش آمدهاند پاریس؛ پدرزنش برای بیزینس آمده، خودش برای ماهیگیری؛ شب، نامزدش را در یک مجلس رقص تنها میگذارد و میآید در خیابانهای پاریس قدمی بزند، سوار یک کالسکه میشود و میرود به هشتاد نود سال پیش!
نکتهی آموزشی اول:
گیل قبل از سوار شدن به کالسکه کاملا مست است و این یک تمهید فیلمنامهنویسی است که منطق روایت به هم نخورد. (مثل آن فصلی از پرگنت هنریک ایبسن که فضای فانتزی و تخیلی پُِر جن و پَری دارد که اگر دقت کرده باشید فصل قبل با بیهوش شدن پرگنت تمام میشود در اثر خوردن سرش به یک صخره و این میتواند توهمات او باشد؛ تاکیدم بر رعایت منطق روایت است درمواردی که اثر خودش را منطقگریز یا منطق ستیز نشان می دهد)
نکته آموزشی دوم:
وقتی منظق فیلمنامهنویسی را رعایت کرده باشی مُجازی خلاقیتهایت را جوری نشان دهی که یک عده بگویند ساختار شکنی کرده (مهم نیست چه بگویند) اینکه سوار یک کالسکه شوی و به جای اینکه بروی به مکانی دیگر (مثلا فلان محله) بروی به زمانی دیگر (مثلا فلان دهه)
نکته آموزشی سوم:
این در ادامهی نکتهی آموزشی اول است؛ تمهید مستی ِ خالی هرجند کافی است برای ایجاد فضای فانتزی اما وقتی میتوان آن را قویتر هم کرد چرا نکنیم؟ گیل داستان نویس است و خیالپرداز؛ در واقع دارد خیالپردازی میکند و دیدارهایش با همینگوی و دالی و … در واقع داخل رمانی اتفاق میافتد که دارد مینویسد. درواقع داریم دو روایت ِ نه جندان موازی را میبینیم.
چهار:
نکته سوم که گفتم روی دیگری هم دارد؛ بگذارید فرض کنیم شخصیتهای رمانی که گیل دارد مینویسد وارد زندگی واقعیش شدهاند؛ (مثل یک بوس کوچولوی فرمانآرا)
نکتهی آخر:
صحنهای در فیلم هست که خودش به تنهایی یه فیلمه؛ گیل به بونوئل میگه (نقل به مضمون) یک ایده برات دارم؛ بونوئل میگه چه ایدهای؟ گیل میگه یه عده توی یه مهمونی شام هستن؛ شام که تموم میشه میخوان برن خونههاشون میبینن نمیتونن از خونه برن بیرون. بونوئل میگه چرا؟ گیل میگه نمیتونن دیگه.
Midnight in Paris
محصول 2011 اسپانیا و آمریکا
نویسنده و کارگردان: وودی آلن
94 دقیقه رنگی
11 comments:
من دنبالش بودم اما گیرم نیومد .
Man too cinema didam.fekr konam hamoon moghe barat neveshtam. Kheili filme latifie. Man hey migoftam kash tamoom nashe.woodye dige.kamtar az inam nemishe azash entezar dasht! Cheghadram oon naghshe aval raftaro wharf zadanesh shekle khode woody Allene. Dastane filmam kheili jalebe.inke hamishe hasrate gozashta ro darim.chon kheili amn be nazar mirese.dige hich khatari ma ro toosh tahdid nemikoneh
Man too cinema didam.fekr konam hamoon moghe barat neveshtam. Kheili filme latifie. Man hey migoftam kash tamoom nashe.woodye dige.kamtar az inam nemishe azash entezar dasht! Cheghadram oon naghshe aval raftaro wharf zadanesh shekle khode woody Allene. Dastane filmam kheili jalebe.inke hamishe hasrate gozashta ro darim.chon kheili amn be nazar mirese.dige hich khatari ma ro toosh tahdid nemikoneh
منطق
خلاقیت
خیال پردازی
و ورود شخصیت ها ب زندگی واقعی ک اگه رخ نده ک کاری انجام نشده
و اما ایده
عالی بود و فوق العاده آموزشی
ممنون
درود بتو ..تحلیلت جالب بود ..باید حرفای زیادی برای گفتن داشته باشه .وودی آلن هم که کاراش حرف نداره بنظرم این اواخر کمی از طنزهای تلخِ اجتماعی داره بسمتِ کارای فلسفی روانی میره.. ممنون
dirooz 'whatever works' ro didam
khoobe, age nadidi bebin, bara ma ham benvis.
http://www.imdb.com/title/tt1178663/
بهت حسودیم میشه. خیلی خوبه که میرسی بنویسی ببینی بخونی بشنوی.... من قاطی بودم قاطر پاتی تر شده ام.
تحليل زيبايي بود. بيشتر بنويس.پيراني
جناب مهرزاد خان درباره سينماي ايتاليا بخصوص پازوليني هم بنويس
چقدر از ديدن ساختارشكني هري لدت برديم.وودي الن يه مصاحبه جالب درباره خاوير باردم و اليزابت جوهانسون و پن لوپه كروز داره.به باردم پيشنهاد ميكنه در صورتي كه از عهده صحنه هاي معاشقه با جوهانسون بر نمياد. اون حاضره بهش.اموزش بده يا بدلش باشه.اخه اليزابت جوهانسون قابل صرف نظر كردن نيست. و كلي شوخي اروتيك ديگه..پيراني
vali ye boose koochooloo be nazaram kheili filme daghoonie, too doostesh dari?
Post a Comment