لوییس
اگر
نیمهشب در پاریس را دیده باشی شاید
به خاطر بیاوری صحنهای را که گیل به
بونوئل میگوید:
-یک
ایده برایت دارم -چه
ایدهای؟ -
یک
عده وارد یک مهمانی میشوند اما نمیتوانند
خارج شوند -چرا؟
-نمیتوانند؛
همین؛ اشارهاش به فیلم
El
ángel exterminador
است
که خانم شیوا مقانلو ترجمهاش کرده
فرشته فناکننده؛ یک عده هم میگویند
ملکالموت؛ عنوان انگلیسیاش این است
:
The Exterminating Angel
؛ فیلمی که با خلق فضایی شبهکمدی و با
نگاهی نقادانه به مناسبات اجتماعی بورژواها
و و از همه مشخصتر با متعینکردن فضایی
خوابآلود یا بهتر است بگوییم کابوسآلود
امضای بونوئل را به شکل پررنگی پای خود
دارد؛ نوشتن دربارهاش همانقدر سخت است
که بخواهی خوابی عجیب را تعبیر کنی؛ کسی
را در ابعاد فروید میطلبد؛ دیدنش اما
به همه توصیه میشود.
ضمناً
سال 1962
که
فرانسوا تروفو عضو هیات داوران کن بود و
این فیلم هم از کشور مکزیک نامزد نخل طلا
بود در کنار محاکمه ژاندارک برسون و کسوف
آنتونیونی و سفر طولانی به اعماق شب سیدنی
لومت و … نخل طلا به
The
Given Word
آنسلمو
دوارته رسید که من ندیدهامش.
1 comment:
من ندیدم
Post a Comment